یه چیزی تو زندگیم کمه

ساخت وبلاگ

خسته بنویسم یا احساسی..
جوری باشه که شما وقتی میخونین دلتون نگیره..؟؟
ببین عصابم انقدر خورده که از کسی نظر نمیخوام
خوشت اومد بخون خوشت نیومد نخون...
واس یکبار هم که شده میخوام عاشقانه سوالی بنویسم...
خسته شدم از بس زجه زدم..
مغز تعطیل شده دیگ
دلم عشق اولشو میخواد...
عشق و اول و اخرمو اگ ی روزی دیدین بهش بگین دلم واسش خیلی تنگ..
تا کی انتظار؟!
مگه دنیای لعنتی چقدر به این ادما وفا کرده که به ما نکرده پس؟
منم دلم میخاد کنار عشقم باشم؟منم جیگرم آتیش گرفتس
منم هوای دو نفره میخوام؟منم حق زندگی کردن دارم؟سراغشو از کی بگیرم؟
هااان؟سراغشو از کی بگیرم؟هع از خاطره هاش؟؟ن ن نمیخوام دیگ خز شده
دیگه گذشته هام برام خز شده من لج کردم ای خدااااا عشقم الان کجاست؟؟
داره چیکار میکنه؟؟تو خدایی؟؟میگی کفر نگم؟؟باشه من غلط کردم خدا..من ... خوردم
عشقمو میخوام..عزیز دلمو میخوام...تموم وجودی که ازم دزدیدو رفت و میخوام..
خدا میگی کفر نگم؟؟باشه منکه مسلمون بودم منکه خوب بودم منکه جز تو
کسی و نداشتم؟؟چرا بدترین روزنه های زندگی و سر راه من قرار دادی؟
خدا جونم؟؟میخواستی از من فرهاد بسازی؟؟فرهاد که مال قصه ها بود
منی که تموم راه های زندگی و که نشونم دادی و پیش رفتم یه دم نزدم منی که هر چی بلا بود هر چی بد شانسی بود اوردی ب سرم
بس نیست این همه امتحان خدا جون؟؟ببخشید من معذرت میخوام، بنده ی خودت بودم..جون یاسر کم آوردم
ناشکری نمیکنما؟دمت گرم همه چی و مدیون خودتم اما چرا باید همیشه احساس کنم یه چیزی تو زندگیم کمه؟
مگه اون آدما چی داشتن من نداشتم؟؟
ازینکه احساس میکنم یه چیزی تو ی زندگیم کمه متنفرم..نمیخام بیشتر ازین عذاب بکشم..
یا عشقمو برگردون یا منو ببر پیش خودت..هنوزم میخوامش... تو که شاهد بودی چیا بهم گذشت پس خداییتو نشونم بده یگانگیتو نشون بده تا به همه ثابت بشه خدا پشتمه...
شهرزادم بی تو پیر شدم (تا حالا کسی جز تو اسم منو صدا نکرد؟)
اگه برگردی میبخشمت.......نزار تلف بشم عشقم
خدا جون به یگانگیت قسم از غرورم خسته شدم برشگردون به همونجایی که تو بغلش آروم میشد..
الون بوی

سایت عاشقانه الون بوی...
ما را در سایت سایت عاشقانه الون بوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faloneboy762 بازدید : 214 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 18:53