دسته گلی...

سلام به تقدیر خسته ی من

سلام به سرنوشتی که دیگ ندارمش

میدونی توی ده دیقه تموم شدن یه بسته سیگار یعنی چی؟؟!

به ساعت من یک سال و دوماهه که رفتی

اما به ساعت دلم،چند ساله که رفتی...

خط به خط مینویسم از غم برات...

از بی خوابی های شب تا نزدیک صبح

از حلقه ی سه تیکه که شد نشون تو

از زانوهایی که بعد تو خورد زمین

از موهای سفید روی شقیقم..

دیگه نمیگم الان کجایی دقیقا؟!!

از برجک و دوسال تنهایی...

بارش آسمون واسه زار من میباره

دل تنگی، دارم ازین زمونه

من و تو داشتیم راز شبونه..!!

کنارت چقدر زار میزدم..

هه...

حلالت کرده بودم..

گفته بودم الهی هیچکسی شبیه من نباشه ...

کنج خونه هستم جات خالیه...

دل من از تو نامردی دیده ...

خاطره هامون فقط باقیه...

چرا دلتو به دریا نزدی..خودتو یه لحظه جای من نزدی..

یاد اول اشناییمون دلـــــــم خجالت میکشید

آرزوی یه لحظه صحبت با تو رو داشت..

دلـــــــــم هنوز بی وفاییتو باور نکرده..

حالا کم کم طاقتمو با خودت بردی

منو فریب دادی با کارات

تو که میدونستی من عادت دوریتو ندارم

میگفتی زدم نکن..شکاک نباش..

وقتی مال تو ام گوشیم چک کردن نداره..هه

سرمو کوبیدم به عکست...جفت چشام کبود شد...

سیگارو کشیدم رو تنم تموم بدنم سوخته..

تو این شبا .. فقط مستی و بیخوابی

دفتر خاطراتمو ورق میزنم..

بخاطر تو دست به لیوان میزنم

هر شب و روز بیادت مستـــــــــــــم..

میخوام که این دنیا بشه زیرو رو

حتی یک روزی هم نره آبروت...

دیدنت واسم شده یه آرزو..................

پیر شدم غروب منو میبره به فردا

هنوز دیوونتم همون یاسر قبلنا

تو پریدی با همه منم پر پر شدم عشقم

ته این ماجرا فقط من موندم

من موندمو اسمش حماقت بود

تو رفتی و اسمش خیانت شد

تو اشتباهت این بود که فکر کردی که عشقم بهت.. از رو حماقت بود

بعد رفتنت دیگه اصلا نمیخندم زمان از دستم رفت دیگ ساعت نمیبندم

ما بینمون کلی تفاوت هست..هر جا هوا خوبه تو اونجایی

تو آینه هم همتای من مرده، بی سابقه هست این حجم تنهــــــــــــایی

چند سالیه گریم نمیگیره

بی تو چشمامو خشک تر کردم

تا تو یوقت تنهــــــــــــا نری جایی

بارون و با تو همسفر کردم////////

همین آسمون بخاطر من خون گریه کردا

دلت به هرکسی خوش شد دلخوشی هامو کشت

 افسردگی اومد قرصم که مشت مشت

آدم های غمگین عجب حافظه ایی دارن

دیگه عادت کردم به هیچکسی عادت نکنم

قول های الکی کسی و باور نکنم

میــــــگرن گرفتم شنیدی؟؟؟؟؟

امشب حالــــــــم خرابه ازون حالایی که دیدی

بد..خوب.. میاد جلو چشمم

تو افتاب من بودی من درخت بی سایه..

تنهــــــــــــــایی یعنی با بغض بخوابی..

یعنی عکسشو میبینی زیر پتو دوباره گریت بگیره

دوباره بی تابی..دستاتو روی عکساش بسابی..دوباره بیخوابی ..

دوباره بیخوابی..سر دردای مدام انگار نداره هیچ راهی

غربت این مرد و دوست داشتی...چیشد؟حالا واست یه مرد غربتی شدم؟

غیرتی دوست داشتی..قیمتی نبودی که بخوام سرت غیرتی بشم...

یه وقتایی میشه که هیچی سهمت نیست

درست مثل دستام که دیگ تو دستت نیست

حتی خود خـــــــــــدا هم تو رو از یاد میبره

انگشت اشارشم دیگ به سمتت نیست

حرفی بگو بزار مردم بخندن به اشکام، بزار با حرص بخندن

تنهــــــــــایی بخشی از بزرگ شدنه یعنی انقدر سیغ بکشه و پوستتو بکنه

مثل مردی که از بغض و کینه پره..تو دله شب تو خیابون پرسه میزنه

دلگیـــــــــــرم چرا عاقل نشدم

بعد جداییمون ادم سابق نشدم

حتی بجای آب شبا الکل میخورم

یاد مطلب قدیمی خوندن خطبه ی عقد عاقد تو زندگیت مبارک

دیدن خانوادت تو رو توی لباس عروس مبارک

یه خاطره بود...ولی این خاطره بدجوری کمرمو شکست..

از زندگی دوباره و عاشقی و بازی

خستم...

جوونیمـــــــو میخوام