امشب...

ای کاش... ی روز ملت بفهمن...جمله ی "بهش فکرنکن"

هیچ رقمه تو کت ی ادم عاشق نمیره...!

میفهمین یه آدم عاشق چیزی برای از دست دادن نداره؟

امشب یاد اون شبی افتادم که عشقم از تموم احساسم..

از تموم لحظه هایی که کنار هم بودیم...

از همه ی چیزایی که بینمون گذشت...چشم پوشی کرد و

فقط گفت نمیزارن بهم برسیم...و رفت..

اون شب بدترین شب زندگیم بود..وقتی امشب یاد اون شبا

میفتم خیلی درد ها میان سراغم...درد هایی که با هیچ چیزی آروم نمیشه

کی میخاد تموم شه؟زمان؟هع لعنتی

مگه زمان احساس داره که بفهمه تو دلمون چی میگذره

انقدر صبر کردم دیگه خودم خسته شدم

اخه مگه ایوب از من بیشتر صبر کرد...اونم نشست گریه کرد

عاشقا هم نشستن پیش خدا التماس و خواهش کردن

عاشقا هم نشستن گریه کردن...پس جواب عاشقا چیه؟

مگه میشه اون همه احساس نابود شه و بره؟

اگه احساس و خاطره ها نابود میشد؟پس واس چی باز هم

یه وقتایی خود به خود میری تو فکر کار های گذشته..

خیلی خوشگل شدی عشقم..

هنوزم خیلی حرف ها تو دلم موند و بهت نگفتم..!!

جدایی برامون خیلی زود بود

شده یه وقتایی که خود به خود به خاطره های گذشته فکر کنی و

لبخند بزنی که انگار هنوزم مال خودته..اما یهو کز میشی و..